یادت نره دختر با انگشت کوچیکه عسل را بذاری تو دهنش....
یه دفعه هول نکنی دفعه اول بله را بگی ها.دفعه سوم...بار سوم هم تند بله را نگی می گن عروس هوله....هواس
پرتی نکنی دختر دفعه سوم...
و از این جور نصیحت ها...خود عروس خانم کم اضطراب داشت مامانشم هی فوت می کرد به آتیش...
سر سفره عقد چشمش به مامانش بود و می ترسید یادش به نصیحتاش افتاد و به محض اینکه عاقد اولین بار
گفت آیا بنده وکیلم؟
عروس خانم یه نگاهی به مامانش کرد و خیلی تند و سریع گفت؟
بله بله بله...