خانه عناوین مطالب تماس با من

من و اون

من و اون

درباره من

سلام... من صوفیا علاقه خیلی خیلی خاصی به آقای خاتمی دارم و خیلی دوستشون دارم پرسپولیسی هستم شدید از شعر هم خیلی خوشم میاد zedbazi (ویلسون)محسن چاوشی شادمهر و ... را هم خیلی دوست دارم امسال کنکور دارم دیگه بقیه اش باشه تا بعد از کنکور. راستی منم چپ دستم ا یه چیزی هم بگم عشق خیلی خوبه اما به این راحتی ا به دست نمیاد از من به شما نصیحت فورا عاشق نشید و فکر نکید کسی که بهتون ابراز علاقه می کنه عاشقتونه چون بیشتر این ابراز علاقه ها الکی هستش پس حواستون و خوب جم کنید. امیدوارم همتون به هر چی تو زندگی دوست دارید برسید ادامه...

روزانه‌ها

همه
  • گرفتن نوت بوک رایگان امتحانش مجانیه

پیوندها

  • مانی
  • فرهاد
  • یکی بود یکی نبود

دسته‌ها

  • عمومی 10
  • شعر 3
  • عروسک 1
  • عشقولانه 5
  • zbazi 1
  • aishwarya rai 1
  • enrique iglesias 1

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • دچار، یعنی عاشق!
  • فاجعه ای بنام ختنه برای دختران خردسال کرد
  • با دو دست خالی از عشق
  • یادمان باشد
  • اینم angelia jolie عزیزم
  • بنویس، عاشق خسته، بنویس!
  • من
  • اون
  • love
  • یکی بود یکی نبود
  • zbazi
  • ...
  • ...
  • انریکو میگوئل ایگلسیاس پریسلر
  • روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...
  • بله بله بله...
  • حواسا جمع
  • اگه دستم به جدایی برسه
  • حس من
  • اون
  • عروسک
  • عشق را باید از آفتابگردان آموخت

بایگانی

  • خرداد 1390 1
  • بهمن 1387 1
  • خرداد 1387 2
  • اسفند 1386 1
  • مهر 1386 1
  • شهریور 1386 1
  • مرداد 1386 1
  • تیر 1386 2
  • خرداد 1386 7
  • اردیبهشت 1386 5

آمار : 29756 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • دچار، یعنی عاشق! پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 20:29
    چرا گرفته دلت؟ مثل آنکه تنهایی... چه قدر هم تنها!.... خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی. دچار، یعنی عاشق! و فکر کن که چه تنهاست ، اگر ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد.. چه فکر نازک غمناکی... دچار باید بود...
  • فاجعه ای بنام ختنه برای دختران خردسال کرد چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 11:24
    فاجعه ای بنام ختنه برای دختران خردسال کرد شیلان دختر هفت ساله کرد در حالیکه لحظه ای لبخند و تبسم از چهره اش محو نمیشود ,در خانه همسایه با دختران همسن و سال خود به انتظار پارتی که مادرش به او قول داده است نشسته است.اما واقعیت این است که پارتی ای در کار نیست و او و5 دختر خردسال دیگر همسایگی تا دقایقی دیگر ختنه خواهند...
  • با دو دست خالی از عشق دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 12:16
    با دو دست خالی از عشق دیگه هیچ جا جای من نیست انگاری هیچ چیزی مرحم واسه ی زخم های تن نیست من فراموش و شدم و توهنوزم تو نفسهامی رفتی بی من ولی انگار هر جا می رم تو باهامی رفتی گفتی خاطراتت جای من واست می مونه کاشکی بودی و می دیدی دلم از دوریت می خونه کاش اینقدر دوست نداشتم که بگم بی تو نمیشه کاش دلت سنگی نبودو دل من...
  • یادمان باشد یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 09:11
    یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم چون خرد میشه میشکنه و آهسته میمیره . یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا کسی که به ما تکیه کرده سرش درد نگیره. یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم . یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امکان داره زیاد نتونه...
  • اینم angelia jolie عزیزم چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 13:34
  • بنویس، عاشق خسته، بنویس! سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 12:49
    بنویس، عاشق خسته، بنویس! عشق ُ با خط ِ شکسته بنویس! تو رَجزخونی ِ این حنجره ها از دل ِ به خون نشسته، بنویس! بنویس شاپرک ِ مرده ی ما از تو بندِ پیله رسته، بنویس! بنویس که این صدای بی دروغ عُمریه نخورده مَسته، بنویس! از تبِ ترانه های بی صدا از رفیقای گُسسته بنویس! نتِ تک خونی ِ ساز ُ پاره کن! نُتار ُ دسته به دسته بنویس!...
  • من دوشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1386 13:07
    یعنی باید باور کنم دیگه نیستی یعنی باید باور کنم.... چه جوری می تونم اون همه خاطراتتو یه شبه پر پر کنم یکی دو روز نیست آخه صحبت یه عمره که دارم برای تو می میرم می دونم محاله بدون تو نمی تونم یه لحظه رو سر کنم مگه منو دوسم نداری که این جوری میذاری می ری بی خیال ما می شی مگه فکر کردی من بازیچم که یه روز می گی دوسم داری...
  • اون جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 12:55
    امروز نتیجه ها اومد رتبه ام ای بدک نشد پشم افزار کابل قبول می شم ... یکی ناز می کنه یکی محبت می کنه .. . . . اونی که ناز میکنه همیشه محبت می بینه اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست میدونی فرق لبخند تو با لبخند من چیه ؟ تو وقتی شادی میخندی،من وقتی تو شادی میخندم هرگز حسرتی در هیچ کجای دنیا این چنین یکجا جمع نمی شود...
  • love شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 14:31
    نظرتون دربارش چیه؟
  • یکی بود یکی نبود جمعه 8 تیر‌ماه سال 1386 20:57
    یکی بود یکی نبود اونی که بود من بودم و اونی که نبود تو بودی یکی داشت یکی نداشت اونی که داشت من بودم و اونی که نداشت تو بودی یکی خواست یکی نخواست اونی که خواست تو بودی و اونی که بی تو بودن رو نخواست من بودم یکی آورد یکی نیاورد اونی که آورد تو بودی و اونی که به هیچکس جز تو ایمان نیاورد من بودم یکی برد یکی نبرد اونی که...
  • zbazi شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1386 14:37
    سلام به همه اینم گروه مورد علاقه من حالا از یه سر حرفهاشون که فاکتور بگیری معرکه هستن مخصوصا wilson شما چی از zbazi خوشتون میاد؟ مانی و فرهاد دوستان همیشگی و خوبم ببخشید کم بهتون سر می زنم اخه خیلی درس دارم خیلی کم آن میشم اما شما همیشه به من لطف دارید بعد از کنکور جبران می کنم با نظرات خدایی هم هیجان زده شدم برام دعا...
  • ... یکشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1386 13:10
  • ... جمعه 11 خرداد‌ماه سال 1386 13:23
    ما همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل ازینکه خوبها آسان میآیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند یک نفر ..... یک جایی..... تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر می‌کنه احساس می‌کنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به خاطر داشته باش یک نفر...
  • انریکو میگوئل ایگلسیاس پریسلر چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 21:33
    نام کامل : "Enrique Miguel Iglesias Preysler" (انریکو میگوئل ایگلسیاس پریسلر) انریکو کوچکترین پسر خولیو ایگلسیاس ، معروف ترین خواننده ی اسپانیایی است که البته پدرش اذعان داشته که دوست داشته پسرش هر کار دیگری را پیش می گرفته تا خوانندگی اگر چه انریکو پسر خولیوی معروف بود اما از همان آغاز رابطه چندان صمیمانه ای با پدرش...
  • روز اول خیلی اتفاقی دیدمت... شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 22:41
    روز اول خیلی اتفاقی دیدمت... روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد... هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم... ماه بعد شانسی به دلم نشستی و حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
  • بله بله بله... چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 12:55
    یادت نره دختر با انگشت کوچیکه عسل را بذاری تو دهنش.... یه دفعه هول نکنی دفعه اول بله را بگی ها.دفعه سوم...بار سوم هم تند بله را نگی می گن عروس هوله....هواس پرتی نکنی دختر دفعه سوم... و از این جور نصیحت ها...خود عروس خانم کم اضطراب داشت مامانشم هی فوت می کرد به آتیش... سر سفره عقد چشمش به مامانش بود و می ترسید یادش به...
  • حواسا جمع سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 09:56
    یکی بود یکی نبود یه روز زمین عاشق خورشید شد و بهش گفت دورت بگردم و تا ابد تو رو در واسی موند خنده آدم ها همیشه از دلخوشی نیست . گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست . کاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم مییاره . یک حرف ساده هم گاهی چقدر غم مییاره
  • اگه دستم به جدایی برسه دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 22:05
    اگه دستم به جدایی برسه اونو از خاطره ها خط میزنم از دل تنگ تموم آدما از شبو روز خدا خط میزنم اگه دستم برسه به آسمون با ستاره ها قیامت می کنم نمیذارم کسی عاشق نباشه ماهو بین همه قسمت می کنم
  • حس من دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1386 16:47
    می دونی چرا خورشید موقع غروب قرمزه؟ . . چون وقتی می بینه من و تو با هم دوستیم آتیش می گیره........
  • اون جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 13:19
    برو به جهنم . . . . . . . . . . . . . . . . . می دونی چرا؟ چون فقط تویی که که می تونی جهنمو بهشت کنی
  • عروسک جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 12:45
  • عشق را باید از آفتابگردان آموخت جمعه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1386 12:31
    عشق را باید از آفتابگردان آموخت خورشید از آسمان رفت... آفتابگردان عاشق به دنبال خورشید آسمان را جست و جو می کرد ناگهان ستاره ای چشمک زد افتابگردان سرش را پایین انداخت و گفت گلها خیانت نمی کنند