با دو دست خالی از عشق

با دو دست خالی از عشق

 

دیگه هیچ جا جای من نیست

 

انگاری هیچ چیزی مرحم واسه ی زخم های تن نیست

 

من فراموش و شدم و توهنوزم تو نفسهامی

 

رفتی بی من ولی انگار هر جا می رم تو باهامی

 

رفتی گفتی خاطراتت  جای من واست می مونه

 

کاشکی بودی و می دیدی دلم از دوریت می خونه

 

کاش اینقدر دوست نداشتم که بگم بی تو نمیشه

 

کاش دلت سنگی نبودو دل من مثل یه شیشه

 

کاش فقط یه روز دیگه بی تو من دوام بیارم

 

تا بتونم بازم عشقم تو رو رو  چشام بزارم

 

 

خیانت تنها این نیست که روزت را با دیگری بگذرانی
خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد

شکوفه های صورتی هدیه مهربونیات



دار و ندارم یه دله اونم فدای خنده هات